جدول جو
جدول جو

معنی هرک بیتن - جستجوی لغت در جدول جو

هرک بیتن
شانه کردن و باز کردن موی درهم شده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کنایه از: ناز کشیدن، کسی را تحمل نمودن
فرهنگ گویش مازندرانی
جمع شدن سرشاخه ها در نهر و جوی آب، دعوای سگ ها
فرهنگ گویش مازندرانی
کثیف شدن، جرم گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
پاره شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
چرکین شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
چرخیدن، گشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
دست کم گرفتن، آسان گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
بالیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
هراسیدن، عجله کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
سردرگم شدن، درهم و برهم
فرهنگ گویش مازندرانی
چروک شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
هدف گیری درست
فرهنگ گویش مازندرانی
شروع کردن، آغاز شدن، سرپوش برداشتن از چیزی، فرا گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
خرمن کوبیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
از کسی جانب داری کردن، اصابت کردن، به مقصود رسیدن
فرهنگ گویش مازندرانی